جدول جو
جدول جو

معنی حساب جستن - جستجوی لغت در جدول جو

حساب جستن
(رَ تَ)
حساب خواستن. حساب کشیدن:
ز روی عدالت بجوید ز هرکس
حساب و کتاب طوامیر و دفتر.
رجائی اصفهانی (از ارمغان آصفی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
قطع کردن حساب جاری. بستن حساب جاری یا حساب پس انداز در بانک. (اصطلاح بانکی)
لغت نامه دهخدا
(خوا /خا گُ دَ)
جستجو کردن آنچه را که درست و صحیح است در رأی و روش و دیگر چیز. تحری
لغت نامه دهخدا
تصویری از صواب جستن
تصویر صواب جستن
به جستن تحری درست جستن به جستن
فرهنگ لغت هوشیار